لوبکلغتنامه دهخدالوبک . [ ب ِ ] (اِخ ) نام شهر باستانی آزاد آلمان که در سال 1937 م . به پروس (شلسویک -هلشتاین ) منضم گردید. بندری است کنار رود تراو در 15هزارگزی بحر بالتیک . دارای 154800 تن س
لوبکلغتنامه دهخدالوبک . [ ب ُ ] (اِخ ) جان . لرد آوِبوری . طبیعیدان و فیلسوف انگلیسی ، مولد لندن (1834-1913 م .).
گلوباغلغتنامه دهخداگلوباغ . [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طبس مسینا بخش درمیان شهرستان بیرجند واقع در 92هزارگزی جنوب خاوری درمیان و 15هزارگزی شمال خاوری درح . هوای آن گرم و دارای 200 تن سکنه
چلبکلغتنامه دهخداچلبک . [ چ َ ب َ ] (ترکی ، اِ) چلپک و چربک . در ترکی جغتایی نانی است که خمیرتنک ساخته در روغن پزند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ذیل لغت چلپک ) : نسیم چلبک و حلوا به مردگان چو رسدبه بوی هر دو برآرند دست و سر ز قبور. بسحاق
لوبکهلغتنامه دهخدالوبکه . [ ک ِ ] (اِخ ) ویلهلم . متخصص تاریخ صنایع از مردم آلمان ، مولد دُورتُموند (1826-1893 م .).
تراولغتنامه دهخداتراو. [ تْرا / ت ِ وِ ] (اِخ ) رودی در شمال آلمان که از لوبک می گذرد و وارد دریای بالتیک می شود و 112هزار گز طول دارد.
اشورینلغتنامه دهخدااشورین . [ اِش ْ وِ ] (اِخ ) نام شهر مرکزی و دوک نشین بزرگ مکلن بورگ اشورین در کشور آلمان است که در ساحل غربی دریاچه ای بهمین نام ، در 60 هزارگزی جنوب شرقی لوبک واقع است .
استادلغتنامه دهخدااستاد. [ اُ ] (اِخ ) ادرین وان . نقاش به اسلوب و شیوه ٔ هلندی ، مولد وی لوبِک بسال 1610 م . و وفات در آمستردام بسال 1685. وی در پرداختن صحنه های زندگانی داخلی استاد بود و چند پرده ٔ نقاشی او در موزه های لوور
هاینکنلغتنامه دهخداهاینکن . [ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) کریستیان هاینریش نام کودک خارق العاده ای است که در شهر لوبک از کشور آلمان در ششم فوریه ٔ 1721 به دنیا آمد. این کودک عجیب در 10ماهگی شروع به حرف زدن کرد و در یکسالگی تاریخ انبیا و ق
لوبکهلغتنامه دهخدالوبکه . [ ک ِ ] (اِخ ) ویلهلم . متخصص تاریخ صنایع از مردم آلمان ، مولد دُورتُموند (1826-1893 م .).