لوروسلغتنامه دهخدالوروس . (اِخ ) یاله فیلیپیان . نام قصبه ٔ مرکز قضا واقع در سی هزارگزی شمال پروزه در سنجاق پروزه از ولایت یانیه . دارای 2000 تن سکنه است . || و هم نام قضائی است مرکب از شصت قریه و بیست هزار سکنه ، محدود از شمال به سنجاق یانیه و از مشرق به حدود
لاپروزلغتنامه دهخدالاپروز. [ پ ِ ] (اِخ ) ژان فرانسوا. از مشاهیر دریانوردان فرانسه . مولد به سال 1741 و وفات به سال 1788م . وی به سال 1782 مأمور اخراج انگلستان از مستعمرات و مستملکات فرانسه در
لورشلغتنامه دهخدالورش . (اِخ ) نام بخشی از شمال ولایت والنسین به فرانسه . دارای راه آهن و 5620 تن سکنه .
لاروسلغتنامه دهخدالاروس . (اِخ ) پیر. عالم نحوی و لغوی فرانسوی .مولد توسی (یُن ) (1817 - 1875 م .). لغت نامه ٔ بزرگ عمومی قرن نوزدهم (در پانزده جلد) از مؤلفات اوست .
لیگاریوسلغتنامه دهخدالیگاریوس . (اِخ ) نام مردی رومی که با سزار جنگید و بسبت بلاغت و فصاحت سیسرون نجات یافت . (وفات حدود 43 ق . م .).