لولوشملغتنامه دهخدالولوشم . [ ل َ / لُو ل َ / لُو ش َ ] (اِ) بعض شارحان اسکندرنامه نوشته اند نام گلی است . (غیاث ).
لؤلؤسملغتنامه دهخدالؤلؤسم . [ ل ُءْ ل ُءْ س ُ ] (ص مرکب ) دارای سمی چون لؤلؤ (در صفت براق ) : بریشم لبی بلکه لؤلؤسمی رونده چو لؤلؤ بر ابریشمی . نظامی .و رجوع به لولوشم شود.
لؤلؤسملغتنامه دهخدالؤلؤسم . [ ل ُءْ ل ُءْ س ُ ] (ص مرکب ) دارای سمی چون لؤلؤ (در صفت براق ) : بریشم لبی بلکه لؤلؤسمی رونده چو لؤلؤ بر ابریشمی . نظامی .و رجوع به لولوشم شود.