گلوللغتنامه دهخداگلول . [ گ ُ ] (اِ) نخ پنبه ای رشته شده . || نوعی از حبوبات است که دانه های سیاه دارد که کاوک هم میگویند. (شعوری ج 2 ورق 321).
هلوچاللغتنامه دهخداهلوچال . [ هََ ] (اِخ ) نام یکی از دهات هزارجریب مازندران بوده است . (از سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 165 ترجمه ٔ فارسی ). رجوع به هلی چال شود.