لنتلغتنامه دهخدالنت . [ ل ِ ] (روسی یا انگلیسی ، اِ) نواری چسبان که بر دو سر سیم برق که برهم نهاده و پیوسته باشند پیچند پوشش را یا فیبری که در اتومبیل میان صفحات مختلفه ٔ فلزی یا گرداگرد صفحات فلزی قرار دهند جلوگیری از اتصال را. یا نواری از پارچه ٔ زفت که در اتومبیل ها در محل اتصال دو فلزکوب
لندفرهنگ فارسی عمیدسخنی که زیر لب از روی خشم و اوقاتتلخی گفته شود.⟨ لندلند: غرغر.⟨ لندلند کردن: (مصدر لازم) غرغر کردن.
تمتمدیکشنری عربی به فارسیمن من , غرغر , لند لند , سخن زير لب , من من کردن , جويده سخن گفتن , غرغر کردن