لوـ لوlo-lo, lift-on lift-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه، بهویژه در کشتیهای بارگُنجی، که در آن از جرثقیل برای جابهجایی بار استفاده میشود
چلپ چلپلغتنامه دهخداچلپ چلپ . [ چ ِ ل َ / ل ِ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِ صوت ) آواز راه رفتن در زمینی که آب کمی در آن باشد. (لغت محلی شوشتر،نسخه ٔ خطی ). صدایی که از شلوار و جامه ٔ تر هنگام راه رفتن یا دویدن برخیزد، یا آوایی که از راه
گیلی گیلیلغتنامه دهخداگیلی گیلی . (ص ) هرچیز گرد گردنده در زبان کودکان . (از یادداشت مؤلف ). قِلی قِلی : گیلی گیلی حوضک . دور و کنار سیزک ...
لپ لپلغتنامه دهخدالپ لپ . [ ل َ ل َ ] (اِ صوت ) صدا و آواز آش خوردن . || صدا و آواز آب خوردن سگ را گویند.(برهان ). || لف لف . رجوع به لف لف شود.
لَپَّکگویش بختیاریقطعه آهن مثلثشکل و نوکتیزى به ابعاد 50×15 و قطر دو سانتىمتر که در گاوآهن بهکار مىرود و زمین را با آن شخم مىزنند. (تصویر) دار.
لَپدارlobedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی برگی با حاشیهای مرکب از لَپهای گرد و فرورفتگیهایی که حداکثر تا یکدوم نیمۀ سطح امتداد داشته باشد
ربابیlyrateواژههای مصوب فرهنگستانویژگی بخش یا اندامی با لَپهای کموبیششانهای در گیاهان که لَپ انتهایی آن از لَپهای دیگر بزرگتر باشد
لَپَّکگویش بختیاریقطعه آهن مثلثشکل و نوکتیزى به ابعاد 50×15 و قطر دو سانتىمتر که در گاوآهن بهکار مىرود و زمین را با آن شخم مىزنند. (تصویر) دار.
هملَپisolobalواژههای مصوب فرهنگستانویژگی آن قطعههای مولکولی که تعداد و خواص تقارنی و انرژی تقریبی و شکل اوربیتالها و همچنین تعداد الکترونهای آنها یکسان است