متلک،طعنه و کنایه
لغاز. [ ل َغ ْ غا ] (ع ص ) رجل لغاز؛ مرد نیک عیب کننده مردم را. (منتهی الارب ).
لغاز. [ ل ُ ] (اِ) (اصطلاح بنایان ) گوشوار دیوار.
لغاز. [ ل ُ ] (اِ) خرده . عیب .(ظاهراً خود کلمه ٔ فارسی است یا شکسته ٔ لغز عرب ).
عضادة
(لُ) (اِ.) گوشوار دیوار.