لَّعَلِّيفرهنگ واژگان قرآنانتظار می رود كه من- امید است که من-گویا من(البته اميد و آرزو از ناحيه خداي تعالي واجب الوقوع است ،يعني هر چه را خدا در بارهاش اميدوار شود ،آن خواهد شد. پس جملاتي كه با لَعَلَّ شروع مي شود و گوينده اش خدايتعالي است وقوعش حتمي است )
لعلیلغتنامه دهخدالعلی . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرا و علمای عثمانی در قرن نهم و از مردم استانبول . این بیت او راست :ای کو کل اولمغه سر دفتر ارباب نظردقت ایت هر ورق او ستنه قدک دال اولسون .(قاموس الاعلام ترکی ).
لعلیلغتنامه دهخدالعلی . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرای قرن نهم عثمانی از مردم اسکوب . این بیت او راست :زاهدک گو گلنده جنت ، عاشقک دیدار یارلاجرم هر کیشینک باشنده بر سوداسی وار.(قاموس الاعلام ترکی ).
لعلیلغتنامه دهخدالعلی . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به لعل . || به رنگ لعل . به سرخی لعل . سرخ .همیشه باد دو دست تو تاجهان باشدیکی به مشکین زلف و یکی به لعلی شیر. مسعودسعد.به مرز بی رز تو مرغکی درون بپریدسرش به لعلی همچون عروس در پرده . <p class="auth
رغننیلغتنامه دهخدارغننی . [ رَ غ َن ْ ن َ ](ع جمله ٔ ناقص ) یا رَغَنّی ؛ یعنی لَعَلّی ؛ و شاید من . (ناظم الاطباء). رجوع به لعل و لعلی و رغنی شود.
رغنیلغتنامه دهخدارغنی . [ رَ غ َن ْ نی ] (ع جمله ٔ ناقص ) یا رَغَنَّنی ؛ یعنی لعلی و شاید من . (ناظم الاطباء). رجوع به لعل و لعلی و رغننی شود.
لعلیلغتنامه دهخدالعلی . [ ل َ ] (ص نسبی ) منسوب به لعل . || به رنگ لعل . به سرخی لعل . سرخ .همیشه باد دو دست تو تاجهان باشدیکی به مشکین زلف و یکی به لعلی شیر. مسعودسعد.به مرز بی رز تو مرغکی درون بپریدسرش به لعلی همچون عروس در پرده . <p class="auth