لیرولغتنامه دهخدالیرو. (اِخ ) دهی از دهستان کوهسارات بخش مینودشت شهرستان گرگان واقع در 36هزارگزی جنوب خاوری مینودشت . کوهستانی و سردسیر. دارای 150 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و ابریشم . شغل اهالی زراعت و گله
لرولغتنامه دهخدالرو. [ ل ِ] (اِخ ) کزاویه . ترانه ساز فرانسوی مولد وِلِتری (ایتالیا) (1863-1919 م .).
پلگرولغتنامه دهخداپلگرو. [ پ ِل ْ ل ِ ] (اِخ ) کرسی بخشی از ایالت ژیرند، شهرستان لانگن دارای 1551 تن سکنه .
گلرولغتنامه دهخداگلرو. [ گ ُ ] (ص مرکب ) سرخ رو. گلگون . (ناظم الاطباء). آنکه رویش چون گل بود : برگ گل لعل بود شاهد بزم بهارآب گلستان ببرد شاهد گلروی من .سعدی (بدایع).
رامیانلغتنامه دهخدارامیان . (اِخ ) از بلوکات استرآباد (گرگان ) است که دارای 34 آبادی و 9 فرسخ مساحت میباشد. مرکز آن رامیان و حدود آن بشرح زیر است : از شمال به صحرای ترکمن و حاجی لر، از جنوب بکوهستان شاهرود و بسطام و از خاور به