لغتنامه دهخدا
معراج . [ م ِ ] (ع اِ) نردبان . مَصعَد. مَعرَج . مِعرَج . ج ، معاریج . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آلت عروج و آن نردبان است . (غیاث ) (آنندراج ). نردبان و جای بالا رفتن و بلند گردیدن . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) عروج و صعود بر آسمانها که ویژه ٔ حضرت رسول اکرم بود. (لغات