جَست تابستانهLammas shoot, Lammas growth, late-season shoot, proleptic shootواژههای مصوب فرهنگستانرشد نابهنجار جوانۀ خفته در آخر فصل براثر رطوبت بیشازحد متـ . جَست ثانویه secondary shoot
لمیاءلغتنامه دهخدالمیاء. [ ل َم ْ ] (ع ص ) تأنیث المی . زن سیاه یا گندم گون لب : شفة لمیاء؛ لبی سیاه فام . (مهذب الاسماء).
دیلیمیالغتنامه دهخدادیلیمیا. (اِ) ذیلیمیا. ذوالفرضین . (یادداشت مرحوم دهخدا). این کلمه در فرهنگ نفیسی بدین سان ترجمه شده : قیاس مقسم ، برهان قاطع، قیاس اقرن ذوحدین . رجوع به قیاس (در منطق ) شود.
قلیمیالغتنامه دهخداقلیمیا. [ ق ِ ] (معرب ، اِ) اقلیمیا و آن خلطی و دردی که بعد از گداختن طلا و نقره در خلاص میماند و سوخته ٔ فلزات دیگر را نیز گویند و بعضی ریزه ٔ زر و سیم را نیز گفته اند. (آنندراج ). رجوع به اقلیمیا شود.
اقلیمیالغتنامه دهخدااقلیمیا. [ اِ ] (اِخ ) نام دختر حضرت آدم علیه السلام است که بحباله ٔ هابیل بود. (غیاث ) (آنندراج ). و رجوع به اقلیما شود.