لیوزافرهنگ نامها(تلفظ: livzā) (= لیوزاد) (لیو = (در قدیم) خورشید + زا = زاده) ، زادهی خورشید ؛ (به مجاز) آفتاب چهره و زیبا رو ؛ (در اعلام) نام دختر آدم که با هابیل بوجود آمد و او را با قابیل تزویج کردند .
لوجاءلغتنامه دهخدالوجاء. [ ل َ ] (ع اِ) شک و شبهه . یقال : ما فی صدری لوجاء و لاحوجاء و ما فیه حوجاء و لا لوجاء و لا حویجاء ولا لویجاء؛ یعنی نیست مرا حاجتی . (منتهی الارب ).
لوجیالغتنامه دهخدالوجیا. (ص )به لغت یونانی به معنی دراز باشد که به عربی طویل خوانند. (برهان ). این کلمه که برهان قاطع آن را یونانی گفته به معنی دراز، اصل آن لاتینی است و گمان میکنم از اریستولش لنگ زراوند طویل مأخوذ است ، مصحفاً.
حوجاء و لوجاءلغتنامه دهخداحوجاء و لوجاء. [ ح َ وَ ل َ ] (ع اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به ماده ٔ قبل شود.
چلوپزیلغتنامه دهخداچلوپزی . [ چ ِ / چ ُ ل َ / لُو پ َ ] (حامص مرکب ) عمل چلوپز. شغل چلوی . پختن چلو. و رجوع به چلو و چلوپز شود. || (اِ مرکب ) دکان و مغازه ٔ چلوپز. رجوع به چلوپزخانه و چلوی شود.
لیوزادلغتنامه دهخدالیوزاد. [ ] (اِخ ) نام دختر آدم . بنت آدم ، با هابیل در وجود آمد و او را با قابیل تزویج کردند. (حبیب السیر ج 1 ص 9).
لیوزادلغتنامه دهخدالیوزاد. [ ] (اِخ ) نام دختر آدم . بنت آدم ، با هابیل در وجود آمد و او را با قابیل تزویج کردند. (حبیب السیر ج 1 ص 9).