لیگنینی شدنlignificationواژههای مصوب فرهنگستانتغییر در ساختار دیوارۀ یاخته و سخت شدن آن که ناشی از رسوب لیگنین است
پلاستیک لیگنینیlignin plasticواژههای مصوب فرهنگستانپلاستیکی که از لیگنین ساخته میشود و لیگنین در آن نقش پرکننده یا پیونده دارد
لانگنلغتنامه دهخدالانگن . [ گ ُ ] (اِخ ) نام کرسی از ولایت (ژیرنْد) در فرانسه ، بساحل گارُن . دارای راه آهن و 4661 تن سکنه است .
لنژنلغتنامه دهخدالنژن . [ ل ُ ژَ ] (اِخ ) سخنور یونانی ، مولد امز. وی وزیر زنوبی ملکه ٔ پالمیر بود (حدود 213-273 م .).
لنگنلغتنامه دهخدالنگن . [ ل َ گ َ ] (اِ) لنکن . (برهان ). مصحف لنگهن . (حاشیه ٔ برهان ). گرسنگی و فاقه و روزه باشد که هندوان موافق آئین و کیش و ملت خود بجای آورند. (آنندراج ). لکهن : گر ترا لنگنت کند فربه سیر خوردن ترا ز لنگن به .سنائی (از
پلاستیک لیگنینیlignin plasticواژههای مصوب فرهنگستانپلاستیکی که از لیگنین ساخته میشود و لیگنین در آن نقش پرکننده یا پیونده دارد