مادرسالاریفرهنگ فارسی معین( ~.) (حامص . اِ.) نوعی نظام اجتماعی که در آن مادر صاحب اختیار و رییس خانواده است .
مادرسالاریmatriarchyواژههای مصوب فرهنگستاننظامی اجتماعی که در آن رهبری با مادران است و سلسلهای از زنان ادارۀ امور را به دست دارد
نظام اجتماعیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: تضاد در عمل (اختیار فردی) ماعی، مادرتباری، مادرسالاری، مادرشاهی، پدرسالاری، ارباب[و]رعیتی، دین
خانوادهلغتنامه دهخداخانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرمت بزرگوار و به ا