لغتنامه دهخدا
مربوع . [ م َ ] (ع ص ) مرد میانه . (منتهی الارب ). مرد نه دراز و نه کوتاه ، ای دوبهر. (مهذب الاسماء). مربوع الخلق ؛ مردی باشد دوبهری . (ابوالفتوح رازی ) (یادداشت مؤلف ). متوسطقامت که نه دراز باشد و نه کوتاه . ربعة.ربع. (از متن اللغة). || مرد تب ربع رسیده . (منتهی الارب ). مر