مارپیچ دوگانهdouble helixواژههای مصوب فرهنگستانمارپیچی که در آن بازهای چهارگانة دورشتة دِنا با پیوندهای هیدروژنی به هم پیوستهاند متـ . مارپیچ واتسون ـ کریک Watson-Crick helix
مارپیچـ حلقهـ مارپیچhelix-loop-helix, HLHواژههای مصوب فرهنگستانپلیپپتیدهایی سهبخشی که در آنها دو مارپیچ با یک حلقه به هم متصلاند
مرگ ماریلغتنامه دهخدامرگ ماری . [ م َ گ ِ ] (اِخ ) یکی از طوایف ایل قشقائی ایران ، مرکب از 150 خانوار که در مانیان و سارک آباد مسکن دارند. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 83).
ماریلغتنامه دهخداماری . (حامص ) مار بودن . زهرآگین بودن . گزنده بودن : ماری است گزنده طمع که ماران زین مار برند ای رفیق ماری .ناصرخسرو.
اَبَرپیچش مثبتpositive supercoiling, overwindingواژههای مصوب فرهنگستانپیچش مولکول دِنا همجهت با پیچش مارپیچ دوگانة دِنا
اَبَرپیچش منفیnegative supercoiling, underwindingواژههای مصوب فرهنگستانپیچش مولکول دِنا ناهمجهت با پیچش مارپیچ دوگانة دِنا
دِنابسپارازDNA polymerase, DNA-dependent DNA polymerase, DNA nucleotidyl transferaseواژههای مصوب فرهنگستانزیمایهای که یکی از رشتههای مارپیچ دوگانۀ دِنا را الگوی ساخت دِنای تکرشتهای جدید قرار میدهد
دِنای اَبَرپیچیدهsupercoiled DNAواژههای مصوب فرهنگستانشکلی از ساختار دِنا که در آن مارپیچ دوگانه حول خود تابهای بیشتری برمیدارد متـ . اَبَرپیچ supercoil اَبَرمارپیچ superhelix
مارپیچلغتنامه دهخدامارپیچ . (ص مرکب ، اِ مرکب ) پیچیدگی در اطراف مرکزی . (ناظم الاطباء). پرچم و... آنچه مصوران شکلی بوضعی کشندکه گویا چند مار باهم پیچیده اند. (غیاث ) (آنندراج ).به شکل مار حلقه زده . حلقه های پیوسته که از بزرگ آغازیده و بتدریج کوچک شود چنان مار که حلقه زده باشد. حلزونی شکل . (ی
مارپیچفرهنگ فارسی عمید۱. مسیری که براساس پیچیده شدن جسم به دور یک استوانه ساخته میشود.۲. (صفت) دارای پیچوخم؛ پرپیچوخم.
مارپیچلغتنامه دهخدامارپیچ . (ص مرکب ، اِ مرکب ) پیچیدگی در اطراف مرکزی . (ناظم الاطباء). پرچم و... آنچه مصوران شکلی بوضعی کشندکه گویا چند مار باهم پیچیده اند. (غیاث ) (آنندراج ).به شکل مار حلقه زده . حلقه های پیوسته که از بزرگ آغازیده و بتدریج کوچک شود چنان مار که حلقه زده باشد. حلزونی شکل . (ی
مارپیچفرهنگ فارسی عمید۱. مسیری که براساس پیچیده شدن جسم به دور یک استوانه ساخته میشود.۲. (صفت) دارای پیچوخم؛ پرپیچوخم.
خط مارپیچspiral trackواژههای مصوب فرهنگستانخطی که برای بالا رفتن قطار در مسافتهای کوتاه با شیب بسیار بهصورت مارپیچ حلقوی ساخته میشود