ماسندگیلغتنامه دهخداماسندگی . [ س َ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی ماسنده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ماسندگیgreasinessواژههای مصوب فرهنگستانخاصیت حسی مادۀ غذاییای که روغن آن در دهان از حالت مایع به حالت جامد نزدیک میشود
ماسندهلغتنامه دهخداماسنده . [ س َ دَ / دِ ] (نف ) نعت فاعلی از ماسیدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماسیدن شود.
ماسندهgreasyواژههای مصوب فرهنگستانویژگی مادۀ غذاییای که روغن آن در دهان از حالت مایع به حالت جامد نزدیک میشود