ماشاریلغتنامه دهخداماشاری . (اِخ ) دهی از دهستان سیاهو است که در بخش مرکزی شهرستان بندرعباس واقع است و 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
ماشاریلغتنامه دهخداماشاری . (اِخ ) قریه ای است در هفت فرسنگ و نیمی میانه ٔ جنوب و مشرق فارغان . (فارسنامه ناصری ).
میگساری، میگساریفرهنگ مترادف و متضادبادهپیمایی، بادهگساری، بادهنوشی، مشروبخواری، شرابخواری، قدحخواری، نبیدخواری
مساریلغتنامه دهخدامساری . [ م ُ ] (ع اِ) شیر بیشه . (منتهی الارب ). اسد. (اقرب الموارد). مستری . و رجوع به مستری شود.
مصاریلغتنامه دهخدامصاری . [ م َ ](ع ص ، اِ) ج ِ مصری . (ناظم الاطباء): حمر مصار و مصاری ؛ ج ِ حمار مصری . (منتهی الارب ). رجوع به مصری شود.