مالپرستفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی سودجو، محتکر، کاسب، مزدور، پولکی، افزونطلب، مالدوست، پولپرست، جاهطلب، خودخواه، آزمند، طماع، حریص، مالاندوز، گردآورنده
مال پرستلغتنامه دهخدامال پرست . [ پ َ رَ ](نف مرکب ) بنده ٔ سیم و زر. (آنندراج ). پرستنده و خواهان مال و ثروت و مالدوست و بخیل . (ناظم الاطباء).
مالپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اندوزی، سودجویی، مالاندوزی، احتکار، حرص، آز، طمع، افزونخواهی، زیادهجویی، افزونطلبی، میل(اشتیاق) حسرت، رویا، هوس، آرزو پولکی بودن انبار کردن شره، غارتگری
خلاش گنبدیraised bogواژههای مصوب فرهنگستاننوعی خلاش با سطح مقطع کمعمق گنبدیشکل بهطوریکه سطح خلاش، دستکم در مرکز، از سطح معمولی آب زیرزمینی بالاتر باشد
مالپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اندوزی، سودجویی، مالاندوزی، احتکار، حرص، آز، طمع، افزونخواهی، زیادهجویی، افزونطلبی، میل(اشتیاق) حسرت، رویا، هوس، آرزو پولکی بودن انبار کردن شره، غارتگری
مالدوستلغتنامه دهخدامالدوست . (ص مرکب ) دوست دارنده ٔ مال و ثروت . (ناظم الاطباء).مال پرست . آنکه مال بسیار دوست گیرد. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). و رجوع به مال پرست شود. || بخیل . (ناظم الاطباء). در تداول عامه ، ممسک . بخیل .
نگهدارندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی هدارنده، حفظکننده، محافظ، مراقب، نگهبان، مالپرست، مُصِر چسبنده، چسبناک، سفت
مال پرستلغتنامه دهخدامال پرست . [ پ َ رَ ](نف مرکب ) بنده ٔ سیم و زر. (آنندراج ). پرستنده و خواهان مال و ثروت و مالدوست و بخیل . (ناظم الاطباء).
گردآورندهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم ه، انباشتکننده، شخصانباشتکننده، شخص ثروتمند، جمعکننده، سرمایهدار، کاسب انبارکننده، محتکر، احتکارکننده خسیس، مالپرست کلکسیونر
خودخواهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اخلاقیات ، خودپسند، خودپرست، خودبین، متفرعن، متکبر، مغرور، خسیس، مالپرست، طماع، حریص، فرصتطلب شخص خودخواه، نارسیست، شخص متکبر
مالپرستیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مناسبات ملکی اندوزی، سودجویی، مالاندوزی، احتکار، حرص، آز، طمع، افزونخواهی، زیادهجویی، افزونطلبی، میل(اشتیاق) حسرت، رویا، هوس، آرزو پولکی بودن انبار کردن شره، غارتگری