ماهوتلغتنامه دهخداماهوت . (هندی ، اِ) یک نوع پارچه پشمینه ٔ کلفت پرزدار نفیس . (ناظم الاطباء). قسمی پارچه ٔ پرزدار ضخیم که از آن لباس و پرده و غیره دوزند.
ماهوتbroad clothواژههای مصوب فرهنگستان1. پارچهای پشمی یا فاستونی با طرح کجراه که سطحی نرم و براق و بافتی فشرده دارد 2. پارچهای پنبهای یا ابریشمی یا ریونی با طرح تافته که سطحی نرم دارد
brushingدیکشنری انگلیسی به فارسیمسواک زدن، لیف زدن، نقاشی کردن، ماهوت پاک کن زدن، قلم مو زدن، تند گذشتن، خار کردن، تماس حاصل کردن و اهسته گذشتن
whisksدیکشنری انگلیسی به فارسیویلیس، ماهوت پاک کن، حرکت سریع و جزیی، کلاله یا دسته مو، گرد گیری، مگس گیر، گردگیر، ماهوت پاک کن زدن، تند زدن، پراندن، راندن، جاروب کردن
whiskدیکشنری انگلیسی به فارسیشلاق زدن، ماهوت پاک کن، حرکت سریع و جزیی، کلاله یا دسته مو، گرد گیری، مگس گیر، گردگیر، ماهوت پاک کن زدن، تند زدن، پراندن، راندن
فرشاةدیکشنری عربی به فارسیپاک کن , ماهوت پاک کن , ليف , کفش پاک کن و مانند ان , قلم مو , علف هرزه , ماهوت پاک کن زدن , مسواک زدن , ليف زدن , قلم مو زدن , نقاشي کردن , تماس حاصل کردن واهسته گذشتن , تندگذشتن , بروس لوله
ماهوتلغتنامه دهخداماهوت . (هندی ، اِ) یک نوع پارچه پشمینه ٔ کلفت پرزدار نفیس . (ناظم الاطباء). قسمی پارچه ٔ پرزدار ضخیم که از آن لباس و پرده و غیره دوزند.
ماهوتbroad clothواژههای مصوب فرهنگستان1. پارچهای پشمی یا فاستونی با طرح کجراه که سطحی نرم و براق و بافتی فشرده دارد 2. پارچهای پنبهای یا ابریشمی یا ریونی با طرح تافته که سطحی نرم دارد
ماهوتلغتنامه دهخداماهوت . (هندی ، اِ) یک نوع پارچه پشمینه ٔ کلفت پرزدار نفیس . (ناظم الاطباء). قسمی پارچه ٔ پرزدار ضخیم که از آن لباس و پرده و غیره دوزند.
یارم ماهوتلغتنامه دهخدایارم ماهوت . [ رِ ] (اِمرکب ) مرکب از «یارم » به معنی نیم + «ماهوت » و یار ماهوت هم در لهجه ٔ عامه گویند و آن نوعی پارچه است .