مباهتلغتنامه دهخدامباهت .[ م ُ هَِ ] (ع ص ) دروغ باف . نعت فاعلی مذکر از مباهتة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). دروغ بافنده و دروغ سازنده . (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مباحثلغتنامه دهخدامباحث . [ م َ ح ِ ] (ع اِ) ج ِ مَبحَث و فارسیان بمعنی بحث استعمال کنند. (آنندراج ). ج ِ مبحث . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : مباحثی که در آن حلقه ٔ جنون میرفت ورای مدرسه و قیل و قال مسئله بود. حافظ (از آنندراج ).
مباحیتلغتنامه دهخدامباحیت . [ م ُ حی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) حلالیت و روایی و حلال بودن . (ناظم الاطباء).
مبایعتلغتنامه دهخدامبایعت . [ م ُ ی َ ع َ ] (ع اِمص ) (از: مبایعة» عربی ) مبایعه . بیعت کردن : طبقات مردم از صدق یقین و خلوص اعتقاد دست به مبایعت او یازیدند و به امامت او تبرک جستند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص <span class="hl" dir=
مباهتةلغتنامه دهخدامباهتة. [ م ُ هََ ت َ ] (ع مص ) دروغ بافتن . (منتهی الارب ). دروغ بافتن و دروغ بستن و بهتان گفتن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
دروغ بافلغتنامه دهخدادروغ باف . [ دُ ] (نف مرکب ) دروغ بافنده . بافنده ٔ دروغ . دروغگو. آنکه مطالب دروغ را با آب و تاب فراوان بر زبان راند. حائک الکذب بهوت . مُباهت . (یادداشت مرحوم دهخدا). بَهّات . (منتهی الارب ).
مباهتةلغتنامه دهخدامباهتة. [ م ُ هََ ت َ ] (ع مص ) دروغ بافتن . (منتهی الارب ). دروغ بافتن و دروغ بستن و بهتان گفتن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).