مبقرةلغتنامه دهخدامبقرة. [ م َ ق َ رَ ] (ع اِ) راه و طریق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). طریق . (محیطالمحیط).
طریقلغتنامه دهخداطریق . [ طَ ] (ع اِ) راه . ج ، اَطْرُق ، طُرُق ، طُرْق ، اَطْرِقاء، اَطْرِقَة. جج ، طُرُقات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سبیل . صراط. رَوِش . وجه . نحو. مبقرة. بوری . بوریّة. باری . باریة. باریاء. بوریاء. صاحب غیاث اللغات و آنندراج آرند: طریق مأخوذ است از طرق بمعنی کوفتن ، چ