مبلقةلغتنامه دهخدامبلقة.[ م ُ ب َل ْ ل َ ق َ ] (ع ص ) رکیة مبلقة؛ اصلاح شده . (ازتاج العروس ). رکیة مبلقة؛ چاه در زمین نرم که بواسطه ٔ تخته های ساج اصلاح شده باشد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به تبلیق شود.
مبلقلغتنامه دهخدامبلق . [ م ُ ب َل ْ ل َ ] (ع ص ) مُبَلَّقَة. اصلاح شده . (ناظم الاطباء). نعت مفعولی مذکر از تبلیق . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). با چوب ساج تخته پوش شده . (ازفرهنگ جانسون ). و رجوع به تبلیق و ماده ٔ بعد شود.