متاعةلغتنامه دهخدامتاعة. [ م َ ع َ ] (ع مص ) نیکو و زیرک شدن ، متع الرجل متاعة؛ نیکو و زیرک گردید. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
متایعةلغتنامه دهخدامتایعة. [ م ُ ی َ ع َ ] (ع مص ) بر روی درافتادن در بدی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
مطوعةلغتنامه دهخدامطوعة. [ م ُ طَوْ وِع َ ] (ع ص ) آنان که به طوع جهاد کنند بی آنکه واجب گردد بر ایشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). کسانی که بخودی خود به غزو روند. ج ، مطوعون . (مهذب الاسماء). نام مسلمانان و داوطلبان جهاد در جنگهای صلیبی به روزگار ایوبی
متأههلغتنامه دهخدامتأهه . [ م ُ ت َ ءَهَْ هَِه ْ ] (ع ص ) ناله کننده و آه گوینده . (آنندراج ). ناله کننده و آه کشنده و اندوهگین . (ناظم الاطباء). و رجوع به تأهه شود.
متاهةدیکشنری عربی به فارسیشکنج , لا بيرنت , دخمه پرپيچ وخم , ماز , پلکان مارپيچ , پيچيدگي , چيز بغرنج , جاي پرپيچ وخم , پيچ وخم , سرسام , هذيان
مطوعهفرهنگ فارسی معین(مُ طَ وَّ عَ) [ ع . مطوعة ] (اِ.) یا «غازیان » مردمی بودند که در شهرها داوطلبانه برای جهاد با کفار جمع می شدند و لشکری تشکیل می دادند که سالاری مخصوص داشت . این سالار را سالار غازیان یا سالار غازی می نامیدند. این کار مخصوصاً در زمان غزنویان به واسطة لشکرکشی های هندوستان عنوان داشت .
اثجاءلغتنامه دهخدااثجاء. [ اِ ] (ع مص ) خاموش گردانیدن . || اثجی متاعه ؛ حرکت داد و متفرق ساخت و زیر و بالا کرد. (منتهی الارب ).
ناضدلغتنامه دهخداناضد. [ ض ِ ] (ع ص ) آنکه متاع و کالا را روی هم می چیند. (ناظم الاطباء). (اقرب الموارد): نضد متاعه نضداً؛ بر روی هم نهاد رخت را. (منتهی الارب ).
دلمصةلغتنامه دهخدادلمصة. [ دَ م َ ص َ ] (ع مص ) برق انداختن و رخشان کردن متاع را. گویند: دلمص متاعه ؛ یعنی آنرا برق انداخت . (از ذیل اقرب الموارد از لسان ).
کرزلغتنامه دهخداکرز. [ ک ُ ] (ع اِ) خرجینه ٔ شبان . ج ، کِرِزه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). خرجین چوپان که در آن توشه و متاع خویش را حمل کند و به قولی جوال کوچک است وعبارت اساس چنین است : جعل متاعه فی الکرز و هو الجوالق (جوال ). ج ، اکراز، کِرَزه . (از اقرب الموارد).
دمالیجلغتنامه دهخدادمالیج . [ دَ ] (ع اِ) زمینهای سخت . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || ج ِ دُملوج . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : عن ابی عبداﷲ (ص ) فی قوله عزوجل : الا ما ظهر منها، قال الزینة الظاهرة... القلائد و القرطة