لغتنامه دهخدا
مطاوعت . [ م ُ وَ / وِ ع َ ] (از ع ، اِمص ) فرمانبرداری کردن . (غیاث ). کسی را فرمان بردن . (المصادر زوزنی ) (یادداشت بخط دهخدا). پذیرفتن . موافقت . مؤاتات . پذرفتاری . فرمانبرداری . سازواری کردن با کسی . (یادداشت ایضاً). اطاعت و فرمانبرداری