مرتجعانهفرهنگ مترادف و متضادارتجاعی، مرتجعوار، کهنهپرستانه، محافظهکارانه، واپسگرایانه، نوستیزانه ≠ متجددانه، روشنفکرانه، نوگرایانه
مرتجعانهلغتنامه دهخدامرتجعانه . [ م ُ ت َ ج ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) به شیوه ٔ مرتجعان . مقابل متجددانه . (فرهنگ فارسی معین ).
روشن فکرلغتنامه دهخداروشن فکر. [ رَ / رُو ش َ ف ِ ] (ص مرکب ) آنکه دارای اندیشه ٔ روشن است . (فرهنگ فارسی معین ). || کسی که در امور با نظر باز و متجددانه نگرد . (فرهنگ فارسی معین ). نوگرای . تجددپرست . تجددگرای . آنکه اعتقاد به رواج آیین و افکار نو و منسوخ شدن آی