متصادملغتنامه دهخدامتصادم . [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) برهم زننده و با هم کوبنده . (آنندراج ). برهم زده شده و با هم کوفته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || انبوهی کرده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تصادم شود.
متصادمفرهنگ فارسی معین(مُ تَ دِ) [ ع . ] (اِفا.) به هم خورنده با چیزی ، با هم زننده ، با هم کوبنده ؛ ج . متصادمین .