لغتنامه دهخدا
متفحص . [ م ُ ت َ ف َح ْ ح ِ ] (ع ص ) بازکاونده و جستجو کننده .(آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آزماینده و پرسنده و تفحص کننده . (ناظم الاطباء). کاونده و جستجو کننده . (غیاث ) : از عقاید اهل سنت و مذاهب اصحاب بدعت مستکشف و متفحص . (ترجمه