متفوتلغتنامه دهخدامتفوت . [ م ُ ت َ ف َوْ وِ ](ع ص ) رهایی یافته و آزاد شده و معاف شده . || درگذشته . (ناظم الاطباء). و رجوع به تفوت شود.
متفایدلغتنامه دهخدامتفاید. [ م ُ ت َ ی ِ ] (ع ص ) همدیگر را فایده دهنده و سود بخشنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفاید شود.
متفاوضلغتنامه دهخدامتفاوض . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) با هم انباز و شریک . (ناظم الاطباء). با یکدیگر انباز شونده در کار. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفاوض شود.
متفاوتلغتنامه دهخدامتفاوت . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) از هم جدا و دور شونده . (آنندراج ). متمایز و متفرق و جدا. از هم متمایز و مختلف و از هم جدا و جداگانه . (ناظم الاطباء) : چه عالمیان در منازل و معارج و مراتب و مدارج متفاوت قدراند. (سندبادنامه ص 4
مثفدلغتنامه دهخدامثفد. [ م ُ ث َف ْ ف ِ ] (ع ص ) آن که بطانه کند زره را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که آستر می کند زره را. (ناظم الاطباء).
متفاوتفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری فرق و تفاوت داشته باشد.۲. (قید) بهصورت ناهماهنگ؛ مختلف با دیگران.