متقیحلغتنامه دهخدامتقیح . [ م ُ ت َ ق َی ْ ی ِ ] (ع ص ) جراحت ریمناک . (آنندراج ). زخم ریمناک . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تقیح شود.
مطقةلغتنامه دهخدامطقة. [ م َ ق َ ] (ع اِ) شیرینی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
متقیلغتنامه دهخدامتقی . [ م ُت ْ ت َ ] (اِخ ) المتقی لله . المتقی باﷲ. ابراهیم بن المقتدرباﷲ. بیست و یکمین خلیفه ٔ عباسی مکنی به ابواسحاق (297 - 357 هَ . ق .). وی بعد از برادرش الراضی باﷲ (329</span
متقیحةلغتنامه دهخدامتقیحة. [ م ُ ت َ ق َی ْ ی ِ ح َ ] (ع ص ) تأنیث متقیح : اورام متقیحة . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
متقیحةلغتنامه دهخدامتقیحة. [ م ُ ت َ ق َی ْ ی ِ ح َ ] (ع ص ) تأنیث متقیح : اورام متقیحة . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ماده ٔ قبل شود.