متناسبهلغتنامه دهخدامتناسبه . [ م ُ ت َ س ِ ب َ ] (ع ص ) مؤنث متناسب : و بر سطح دیگر انواع و نغمات و اصناف و اصوات و ایقاع نقرات و ازمنه ٔ متفاوته و متناسبه و ... نشان کرد. (سندبادنامه ص 65). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
اعداد متناسبهلغتنامه دهخدااعداد متناسبه . [ اَ دِ م ُ ت َ س ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعدادی را گویند که در نسبت بسوی یکدیگر متحد باشند بنحوی که یک مقدم از آن اعداد نسبت به تالی خود مانند نسبت جمیع مقدمها بسوی تالی های خودشان باشد. (از کشاف ).
اربعه ٔ متناسبهلغتنامه دهخدااربعه ٔمتناسبه . [ اَ ب َ ع َ / ع ِ ی ِ م ُ ت َ س ِ ب َ / ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عددی را نامند که نسبت اول آن بسوی دومش مانند نسبت سومش بسوی چهارمش باشد.نزد محاسبان چهار عدد یا مقدارهائیست که نسبت