متناهبلغتنامه دهخدامتناهب . [ م ُ ت َ هَِ ] (ع ص ) شتر که زمین بسیار گیرد زیر سپل خود. (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شتر گرد و خاک انگیزاننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تناهب شود.
متناحبلغتنامه دهخدامتناحب . [ م ُ ت َ ح ِ ] (ع ص ) با هم پیمان نماینده و وعده نهنده به وقتی برای قتال و جز آن . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به تناحب شود.
متناوبلغتنامه دهخدامتناوب . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) به نوبت گیرنده ٔ آب و جز آن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). به نوبه . به نوبت .(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به تناوب شود.