متنوعهلغتنامه دهخدامتنوعه . [ م ُ ت َ ن َوْ وِ ع َ ] (ع ص ) گوناگون شونده . و نوع نوع شونده و اقسام اقسام شونده . (غیاث ) (آنندراج ): ملل متنوعه . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مؤنث متنوع . رجوع به همین کلمه شود.
متناهیةلغتنامه دهخدامتناهیة. [ م ُ ت َ ی َ ] (ع ص ) پایان چیزی رسنده و به منتهای چیزی رسنده . (غیاث ) (آنندراج ). مؤنث متناهی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به متناهی و تناهی شود.
متنوحلغتنامه دهخدامتنوح . [ م ُ ت َ ن َوْ وِ ] (ع ص ) چیزی جنبنده ٔ فروهشته ٔ آویزان . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). جنبان و لرزان و آویزان . (ناظم الاطباء). و رجوع به تنوح شود.
متنوعلغتنامه دهخدامتنوع . [ م ُ ت َ ن َوْ وِ] (ع ص ) گوناگون شونده . (غیاث ) (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). گوناگون شده . (ناظم الاطباء). گونه گون . گونه گونه . گوناگون . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مأخوذ ازتازی ، گوناگون و دارای انواع و اقسام و اشکال مختلف و هر چیزی که به ا
مثنویةلغتنامه دهخدامثنویة. [ م َ ن َ وی ی َ ] (ع ص نسبی ) تأنیث مثنوی . ج ، مثنویات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). ورجوع به مثنوی شود. || (اِمص ) ضعف و ناتوانی . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || رجوع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). وفی الحدیث : اشتری ابن مسعود جاریة فشرط علیها البائع خدم
متنوعدیکشنری عربی به فارسیجور شده , همه فن حريف , همسر , يار , درخور , مناسب , گوناگون , مختلف , متغير , متمايز , متفرقه
خالدار ضرومیلغتنامه دهخداخالدار ضرومی . (اِخ ) وی از مشاهیر خطاطین است و در خطوط متنوعه مهارت زیاد داشت . تاریخ وفات وی به سال 1040 میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 ص 2015).
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) دمنهوری . مولد و منشاء او مصر است . او یکی از علمای علوم عقلیه و نقلیه است و بالاخص در هیئت و حکمت و طب صاحب ید طولائی است و درعلوم متنوعه صاحب تاَّلیف است . وفات او به 1192 هَ . ق . بوده است . (قاموس الاعلام ).
اسکندرونلغتنامه دهخدااسکندرون . [ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) (قضای ...) قضائی است که از طرف شمال بقضای پیاس و از سوی مشرق و جنوب بقضای بیلان و از جانب مغرب بخلیج اسکندرون که ببحر سفید ملحق میشود، محدود است . و دارای 25 قریه ٔ ساحلی است و محصولات آن عبارت است از حبوبات مت
لسقویکلغتنامه دهخدالسقویک . [ ل ِ ] (اِخ ) نام قضائی است در ولایت و سنجاق یانیه و از طرف جنوب شرقی و جانب جنوب به دو قضای قونیچه و نقس یانیه و از سوی مغرب و شمال غربی به سنجاق ارکری و از سمت شمال و شمال شرقی به سنجاق کوریجه محدود میباشد. 49 قریه دارد و عده ٔ نف
تبریزیلغتنامه دهخداتبریزی . [ ت َ ] (اِخ ) نام وی اظهر، ملقب به استاد استادان از افاضل زمان و صاحب کمالات و در خدمت حکیم جعفر مدتها به کسب علوم و فضایل متنوعه پرداخته و در یاد گرفتن خط اهتمام تمام بکار برده پس از تبریز به خراسان و همدان و کرمان و اصفهان رفته و اخیراً در اصفهان اقامت گزیده و در