متنوملغتنامه دهخدامتنوم . [ م ُ ت َ ن َوْ وِ ] (ع ص ) خواب آلوده و خوابیده . (ناظم الاطباء). || خواب دیده .(ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). و رجوع به تنوم شود.
متناوملغتنامه دهخدامتناوم . [ م ُ ت َ وِ ] (ع ص ) خویشتن را خوابیده نماینده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که خویشتن را خوابیده مینمایاند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تناوم شود.
متناعملغتنامه دهخدامتناعم . [ م ُ ت َ ع ِ ] (ع ص ) منعم و نیکوکار. || خیرخواه . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). || نبت متناعم ؛ گیاه نرم و نازک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).