متولیلغتنامه دهخدامتولی . [ م ُ ت َ وَل ْ لی ] (اِخ ) ابوسعد عبدالرحمن بن مأمون نیشابوری (426 - 478 هَ . ق .) مردی فقیه و عالم به اصول بود. در نیشابور متولد شد و به مرو علم آموخت و در مدرسه ٔ نظامیه ٔ بغداد به تدریس پرداخت و
متولیلغتنامه دهخدامتولی . [ م ُ ت َ وَل ْ لی ] (ع ص ) دوستی دارنده . (آنندراج ) (غیاث ). دوست و دوستی دارنده با کسی . (ناظم الاطباء). || کار پذیرنده . (دهار). کسی که کاری به خود گیرد و به کار کسی اقدام نماید و امری را به گردن گیرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). بر سر کار باشنده . (آنندراج
متولیفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که کاری به عهدۀ او سپرده شده؛ سرپرست؛ کارگردان.۲. سرپرست املاک موقوفه.۳. جانشین.
متولیلغتنامه دهخدامتولی . [ م ُ ت َ وَل ْ لی ] (اِخ ) ابوسعد عبدالرحمن بن مأمون نیشابوری (426 - 478 هَ . ق .) مردی فقیه و عالم به اصول بود. در نیشابور متولد شد و به مرو علم آموخت و در مدرسه ٔ نظامیه ٔ بغداد به تدریس پرداخت و
متولیلغتنامه دهخدامتولی . [ م ُ ت َ وَل ْ لی ] (ع ص ) دوستی دارنده . (آنندراج ) (غیاث ). دوست و دوستی دارنده با کسی . (ناظم الاطباء). || کار پذیرنده . (دهار). کسی که کاری به خود گیرد و به کار کسی اقدام نماید و امری را به گردن گیرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). بر سر کار باشنده . (آنندراج
متولیفرهنگ فارسی عمید۱. کسی که کاری به عهدۀ او سپرده شده؛ سرپرست؛ کارگردان.۲. سرپرست املاک موقوفه.۳. جانشین.
ابوسعیدلغتنامه دهخداابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن المأمون . معروف به متولی نیشابوری . رجوع به ابوسعید متولی عبدالرحمن ... و رجوع به عبدالرحمن بن المأمون ... شود.