متونلغتنامه دهخدامتون . [ م ُ ] (ع مص ) جای گرفتن و اقامت کردن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
باکتریهای متانسازmethane-forming bacteriaواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از باکتریهای بیهوازی که با تجزیۀ بیهوازی اسیدهای آلی، گاز متان و دیاکسید کربن تولید میکنند
میتونلغتنامه دهخدامیتون . [ م َی ْ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ میت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به میت شود.
متون اهرامPyramid Textsواژههای مصوب فرهنگستانمتونی شامل حدود هشتصد دعا و ورد که حدوداً در ده هِرم از اهرام مصر، از زمان «اوناس» آخرین فرعون سلسلۀ پنجم به بعد، بر روی دیوار گورخانهها و دالانهای منتهی به آنها حک شدهاند
متون تدفینیfunerary textsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از نبشتههای مصری دربارۀ مرگ و زندگی پس از مرگ که از آنها، از اواخر پادشاهی کهن تا افول تمدن مصر، در تدفین و مناسک مربوط به آن استفاده میکردند
متون اهرامPyramid Textsواژههای مصوب فرهنگستانمتونی شامل حدود هشتصد دعا و ورد که حدوداً در ده هِرم از اهرام مصر، از زمان «اوناس» آخرین فرعون سلسلۀ پنجم به بعد، بر روی دیوار گورخانهها و دالانهای منتهی به آنها حک شدهاند
متون تدفینیfunerary textsواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از نبشتههای مصری دربارۀ مرگ و زندگی پس از مرگ که از آنها، از اواخر پادشاهی کهن تا افول تمدن مصر، در تدفین و مناسک مربوط به آن استفاده میکردند