متکثملغتنامه دهخدامتکثم . [ م ُ ت َ ک َث ْ ث ِ ] (ع ص ) سرگشته . (آنندراج ). ساکت و خاموش با سرگردانی . || خمیده و دوتا شده . || پوشیده و پنهان . || متوقف ودرنگ کرده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) .
متکاتملغتنامه دهخدامتکاتم . [ م ُ ت َ ت ِ ] (ع ص ) پنهان کننده ٔ راز از همدیگر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیطالمحیط). رجوع به تکاتم شود.