مجلوتلغتنامه دهخدامجلوت . [ م َ ] (ع ص ) المجلوت الالیة؛ سبک سرین . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). رجل مجلوت الالیة؛ مرد سبک سرین و لاغرسرین . (ناظم الاطباء).
مجلودلغتنامه دهخدامجلود. [ م َ ] (ع مص ) چابک و چالاک گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). جلادة. جلد. جلودة. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به جلادة و جلادت شود.
مجلاتلغتنامه دهخدامجلات . [ م َ ج َل ْ لا ] (ع اِ) ج ِ مجله . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مجله شود.
مجلیاتلغتنامه دهخدامجلیات . [ م ُ ج َل ْ لی ] (ع ص ، اِ) مأخوذ از تازی ، به اصطلاح طب داروهای منقح و پاک کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به مجلی [ م ُ ج َل ْ لی ] (معنی آخر) شود.