لغتنامه دهخدا
انعال . [ اِ ] (ع مص ) نعل بستن در پای ستور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). نعل بستن ستور را و موزه را. (تاج المصادر بیهقی ). || بسیارنعل شدن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || (اِ) سپیدی میان سم و رسغ اسب تا که از رسغ درنگذرد و چون