محشرخراملغتنامه دهخدامحشرخرام . [ م َ ش َ خ َ] (ص مرکب ) زنی که رفتار و سلوک وی موجب هیجان و برانگیختگی مردمان میگردد. (ناظم الاطباء). نیکوخرام . خوش خرام . || کنایه از معشوق و محبوب است .
محشرقدلغتنامه دهخدامحشرقد. [ م َ ش َ ق َ ] (ص مرکب ) آخته بالا و خوش قدوقامت . محشرخرام . (ناظم الاطباء). آن که قد بلند و راست دارد. || کنایه از محبوب است . (از آنندراج ).