مختباءلغتنامه دهخدامختباء. [ م ُ ت َ ب َءْ ] (ع اِ)جای پنهانی و نهفتگی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به مختبی ٔ و اختباء شود.
مختبیلغتنامه دهخدامختبی ٔ. [ م ُ ت َ ب ِءْ ] (ع ص ) (از «خ ب ء») پنهان و مخفی و پوشیده . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || پنهان کننده و پوشنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مختبیلغتنامه دهخدامختبی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) پنهان و مخفی شده . مُخَتبِی ٔ : هیچ می گویند کان خانه تهی است بلکه صاحب خانه جان مختبی است . مولوی .و رجوع به اختباء شود.- مختبی کردن ؛ پنهان کردن <span class