مختصاتفرهنگ فارسی معین(مُ تَ صّ) [ ع . ] (اِ.) مجموعة دو یا سه عددی که به کمک آنها وضع یک نقطه در صفحه یا در فضا یا بر روی کره مشخص می شود.
مختصات جغرافیاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام صات جغرافیایی، طول و عرض جغرافیایی جهت، جهت قطبنما، میل، انحراف، جهت نقشه
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
مختصات افقیhorizontal coordinates 2واژههای مصوب فرهنگستانمختصات تعیینکنندة موقعیت اجرام آسمانی نسبت به ناظر زمینی، که از دو مختصة سمت و ارتفاع تشکیل شده است متـ . مختصات سمتیارتفاعی alt-az coordinates 2
مختصات جغرافیاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام صات جغرافیایی، طول و عرض جغرافیایی جهت، جهت قطبنما، میل، انحراف، جهت نقشه
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
تبدیل نقشهmap transformationواژههای مصوب فرهنگستانروشی محاسباتی برای تبدیل دستگاه مختصات یک تصویر یا نقشه به یک دستگاه مختصات دیگر
مختصات جغرافیاییفرهنگ فارسی طیفیمقوله: فضای عام صات جغرافیایی، طول و عرض جغرافیایی جهت، جهت قطبنما، میل، انحراف، جهت نقشه
مختصات دکارتیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شرایط و عَمَلِ شهود کارتی، گرید، محور مختصات، محور اکس، محور ایگرگ، بردار، مؤلفه هندسۀ جبری (دیفرانسیل، نیوتنی)
مختصات افقیhorizontal coordinates 2واژههای مصوب فرهنگستانمختصات تعیینکنندة موقعیت اجرام آسمانی نسبت به ناظر زمینی، که از دو مختصة سمت و ارتفاع تشکیل شده است متـ . مختصات سمتیارتفاعی alt-az coordinates 2
مختصات بُندادیcanonical coordinatesواژههای مصوب فرهنگستانمختصاتی که هر سامانهای در فضای فاز بهکمک آن توصیف میشود