مدرمجلغتنامه دهخدامدرمج . [ م ُ دَ م ِ ] (ع ص ) ناقه ٔ مهرآورنده بر بچه ٔ خود. (آنندراج ). مُدَربِج . (از اقرب الموارد). رجوع به مدربج و نیز رجوع به درمجة شود.
مدرمسلغتنامه دهخدامدرمس . [ م ُدَ م ِ ] (ع ص ) خاموش شونده . (آنندراج ). سکوت کننده . (از اقرب الموارد). نعت فاعلی است از درمسة. || پنهان کننده . (آنندراج ). پوشنده . مستورکننده . (ازاقرب الموارد) (از متن اللغة). رجوع به درمسة شود.