لغتنامه دهخدا
مدبج . [ م ُ دَب ْ ب َ ] (ع ص ) آراسته به دیباج . (منتهی الارب ). که اطرافش را به دیبا زینت کرده باشند. (از متن اللغة): دبج الطیلسان ؛ زینه بالدیباج . (اقرب الموارد). نگارین . منقوش . (یادداشت مؤلف ). || احمق زشت سر و خلقت . (منتهی الارب ). مرد زشت صورت زشت سر زشت خلقت . (از