خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدبغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدبغ
لغتنامه دهخدا
مدبغ. [ م ُ دَب ْ ب َ ] (ع ص ) پوست پیراسته و دباغت شده . (از ناظم الاطباء). رجوع به دبیغ و مدبوغ شود.
-
واژههای همآوا
-
مدبق
لغتنامه دهخدا
مدبق . [ م ُ ب ِ ] (ع ص ) چسباننده چیزی را. (آنندراج ). که می چسباند و سبب چسباندن می گردد و آنکه به سریشم می چسباند. رجوع به دبق شود.
-
مدبق
لغتنامه دهخدا
مدبق . [ م ُ دَب ْ ب َ ] (ع ص ) به دبق کرده . (یادداشت مؤلف ). رجوع به دبق شود. || عیش مدبق ؛ ناقص . غیر کامل و تام . (از متن اللغة).
-
مدبق
لغتنامه دهخدا
مدبق . [ م ُ دَب ْ ب ِ ] (ع ص ) شکارکننده مرغان را به سریشم . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به دبق و تدبیق شود.
-
مُدبق
لهجه و گویش بختیاری
modbaq مطبخ، آشپزخانه.