مدبغةلغتنامه دهخدامدبغة. [م َ ب َ غ َ ] (ع اِ) جای دباغت . (منتهی الارب ) (از متن اللغة). دباغخانه . محل پوست پیرایی . || پوست در دباغت گذاشته . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از متن اللغة). ج ، مدابغ.
پوست پیرائیلغتنامه دهخداپوست پیرائی . (حامص مرکب ) حرفه و عمل پوست پیرا. دباغت . (تاج المصادر). دباغی . آش گری . دبغ. (دهار). دباغ . (دهار) (منتهی الارب ). || چرم گری . || (اِ مرکب ) آنجا که پوست پیرایند. مدبغة. دباغخانه .
دباغخانهلغتنامه دهخدادباغخانه . [ دَب ْ با ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) مدبغة. جایی که پوست و امثال آن پیرایند. (آنندراج ). آنجا که پوست آش نهند. آنجا که پوست دباغت کنند و بپیرایند.- امثال : گذر پوست به دباغخانه است </s