مذاکراتلغتنامه دهخدامذاکرات . [ م ُ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مذاکره ، به معنی گفتگوها. رجوع به مذاکره شود : من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گشته بود. (کلیله و دمنه ). علم بی مذاکرات ... پایدار نباشد. (کلیله و
مذاکراتلغتنامه دهخدامذاکرات . [ م ُ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مذاکره ، به معنی گفتگوها. رجوع به مذاکره شود : من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گشته بود. (کلیله و دمنه ). علم بی مذاکرات ... پایدار نباشد. (کلیله و
مذاکراتلغتنامه دهخدامذاکرات . [ م ُ ک َ / ک ِ ] (ع اِ) ج ِ مذاکره ، به معنی گفتگوها. رجوع به مذاکره شود : من بنده را بر مجالست و دیدار و مذاکرات و گفتار ایشان الفی تازه گشته بود. (کلیله و دمنه ). علم بی مذاکرات ... پایدار نباشد. (کلیله و
پیشنهاد کفایت مذاکراتclosure motionواژههای مصوب فرهنگستانپیشنهادی که برای رأیگیری در مورد پایان دادن به بحث دربارۀ یک موضوع به رئیس جلسه داده میشود