مرحبالغتنامه دهخدامرحبا. [ م َ ح َ ] (ع صوت ) کلمه ٔ ترحیب است . مرحبا و اهلا و سهلا. (از متن اللغة). این لفظ در عرب برای تعظیم مهمان گویند. (از غیاث اللغات ). خوش آمدی ! خیر مقدم ! بفرما! : چه گویمش گویمش چون بگذردالا یا نسیم الصبا مرحبا.
مرحبادیکشنری عربی به فارسیهالو (کلمه اي که در گفتگوي تلفني براي صدا کردن طرف بکار ميرود) , سلا م کردن , خوشامد , خوشامد گفتن , پذيرايي کردن , خوشايند
ترحبلغتنامه دهخداترحب . [ ت َ رَح ْ ح ُ ] (ع مص ) مرحبا گفتن . (غیاث اللغات ) (از آنندراج ). خوش آمد گفتن و مرحبا گفتن . (ناظم الاطباء): ترحب به ؛ دعاه الی الرحب و السعة؛ قال له مرحبا. (متن اللغة). رجوع به ترحاب شود.
بارک اﷲ گفتنلغتنامه دهخدابارک اﷲ گفتن . [ رَ کَل ْ لاه گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) آفرین خواندن . مرحبا گفتن . تحسین کردن کسی را.
مرحبةلغتنامه دهخدامرحبة. [ م َ ح َ ب َ ] (ع مص ) ترحیب . مرحبا گفتن . (از اقرب الموارد). ترحاب . (یادداشت مؤلف ). تهنیت گفتن . (ناظم الاطباء). رجوع به مرحبا و ترحیب شود.
مرحبالغتنامه دهخدامرحبا. [ م َ ح َ ] (ع صوت ) کلمه ٔ ترحیب است . مرحبا و اهلا و سهلا. (از متن اللغة). این لفظ در عرب برای تعظیم مهمان گویند. (از غیاث اللغات ). خوش آمدی ! خیر مقدم ! بفرما! : چه گویمش گویمش چون بگذردالا یا نسیم الصبا مرحبا.
مرحبادیکشنری عربی به فارسیهالو (کلمه اي که در گفتگوي تلفني براي صدا کردن طرف بکار ميرود) , سلا م کردن , خوشامد , خوشامد گفتن , پذيرايي کردن , خوشايند
مرحبالغتنامه دهخدامرحبا. [ م َ ح َ ] (ع صوت ) کلمه ٔ ترحیب است . مرحبا و اهلا و سهلا. (از متن اللغة). این لفظ در عرب برای تعظیم مهمان گویند. (از غیاث اللغات ). خوش آمدی ! خیر مقدم ! بفرما! : چه گویمش گویمش چون بگذردالا یا نسیم الصبا مرحبا.
مرحبادیکشنری عربی به فارسیهالو (کلمه اي که در گفتگوي تلفني براي صدا کردن طرف بکار ميرود) , سلا م کردن , خوشامد , خوشامد گفتن , پذيرايي کردن , خوشايند