مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
انتقالدیکشنری عربی به فارسیانتقال , عبور , تغيير از يک حالت بحالت ديگر , مرحله تغيير , برزخ , انتقالي
transitionsدیکشنری انگلیسی به فارسیگذار، انتقال، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، تغییر از یک حالت بحالت دیگر
transitionدیکشنری انگلیسی به فارسیگذار، انتقال، تحول، عبور، برزخ، مرحله تغییر، تغییر از یک حالت بحالت دیگر
اقدامaction 1واژههای مصوب فرهنگستانچهارمین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن فرد بهصورت جدی تلاش میکند رفتار اعتیادی خود را ترک کند متـ . مرحلۀ اقدام action stage
ماندگاریmaintenance 1واژههای مصوب فرهنگستانآخرین مرحلۀ تغییر رفتار اعتیادی که در آن پرهیز از رفتار اعتیادی فرد تداوم پیدا میکند متـ . مرحلۀ ماندگاری maintenance stage
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
زیرمرحلهsubphaseواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مقاطع جزئیتر مرحله که نتیجۀ بررسیهای دقیقتر گونهشناختی و لایهنگاشتی است