مرحله پیمالغتنامه دهخدامرحله پیما. [ م َ ح َ ل َ / ل ِ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) طی کننده مراحل و منازل . (فرهنگ فارسی معین ). مسافر.- مرحله پیما گردیدن ؛ طی کردن منازل و مراحل . (فرهنگ فارسی معین ). رو به
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
متعارفلغتنامه دهخدامتعارف . [ م ُ ت َ رَ ] (ع اِ) محل شناسائی یکدیگر. (فرهنگ فارسی معین ) : و اگر چه در خدمت تو هیچ سابقه ای جز آن که در متعارف ارواح به معهد آفرینش رفته است و در سابق حال به مؤتلف جواهر فطرت افتاد دیگر چیزی ندارم ... (مرزبان نامه ، از فرهنگ فارسی ایضاً)
احمدلغتنامه دهخدااحمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) شاه افغان درّانی ابدالی (از 1160 تا 1187 هَ . ق .). ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ آرد: احمدخان ولد زمان خان ابدالی سدوزه ای قبل از ایام سلطنت نادرشاه در دارالسلطنه ٔ هرات متوطن و [
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
مرحلهلغتنامه دهخدامرحله . [ م َ ح َ ل َ ] (ع اِ) منزل . فرودآمدنگاه بین راه . جای باش . کوچگه . کوچگاه . جای فرودآمدن . ج ، مراحل : قدری چوب صندل با خود آورد چون به مرحله ٔ بازرگانان رسید و او را بدید. (سندبادنامه ص 300). مرحله ٔ طالبان
زیرمرحلهsubphaseواژههای مصوب فرهنگستانهریک از مقاطع جزئیتر مرحله که نتیجۀ بررسیهای دقیقتر گونهشناختی و لایهنگاشتی است